نام اثر: ماه و پلنگ
نام هنرمند: کوروش یغمایی
شاعر: حسین منزوی
مدت زمان: 9 دقیقه
توضیح کوتاه: داستان ماه و پلنگ یکی از افسانههای کهن دنیا است و شاعران و نویسندگان بسیاری در کشورهای مختلف از جمله ایران، آثار متعددی دراین باب خلق نمودهاند. اثر پیش رو بازخوانی کوروش یغمایی از شعر حسین منزوی، ماه و پلنگ، است. هرچند از مضمون شعر اثر، متوجه داستان خواهید شد، لذا برای درک بهتر داستان و فلسفه آن میتوانید به نمایشنامه ماه و پلنگ از آثار برگزیده بیژن مفید مراجعه کنید.
میگویند پلنگ را خوی غریبیست، که هیچ کس و هیچ چیز را بالاتر از خود نمیتواند دید. در شبهای بدر کامل، دیدار ماه بلندتر، پلنگ را به خشم و جنونی میکشاند که از سنگها و صخرهها برجهد و حریف گستاخ را از افلاک به خاک فرو کشد. فاجعه زندگی پلنگ نیز وقتی شکل میگیرد که میپندارد در جهشی از فراز قله بر ماه دست خواهد یافت، اما غرور شکسته پلنگ وقتی به باطل بودن خیالش پی میبرد، که به خیره، چنگ در هوا زده و نومید و خسته با استخوانهای در هم شکسته از پرواز بیثمرش بر صخرههای تیز، فرو افتاده است و زخمهای مهلکش مهتاب را به خون میآلاید.
(ماه و پلنگ)
خیال خام پلنگ من به سوی ماه، جهیدن بود
و ماه را زبلندایش به روی خاک کشیدن بود
پلنگ من، دل مغرورم، پرید و پنجه به خالی زد
که عشق، ماه بلند، من ورای دست رسیدن بود
گل شکفته خداحافظ، اگر چه لحظه دیدارت
شروع وسوسه ای در من به نام دیدن و چیدن بود
اگر چه هیچ گل مرده دوباره زنده نشد اما
بهار در گل شیپوری مدام گرم دمیدن بود
من و تو آن دو خطیم آری، موازیان به ناچاری
که هر دو باورمان ز آغاز به یکدیگر نرسیدن بود
شراب خواستم و عمر من شرنگ ریخت به کام من
فریبکار دغل پیشه بهانهش نشنیدن بود
چه سرنوشت غم انگیزی که کرم کوچک ابریشم
تمام عمر قفس می بافت، ولی به فکر پریدن بود
0 نظر
be khatere golchine foghol Adeye asarAt mamnon.
zende bashid
salam
tarrahie site va mataleb kheili jazzab ast.mamnoon.